• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

روی سایت مجموعه دلنوشته‌ی سودای‌گردباد | نیلو‌فر ارشادی کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

نیلوفر ارشادی

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/9/20
ارسالی‌ها
134
پسندها
4,441
امتیازها
20,913
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
IMG_۲۰۲۲۰۳۱۲_۲۱۵۱۱۰.jpgنام دلنوشته: سودای‌گردباد
نویسنده: نیلوفر ارشادی
تگ: #محبوب
ویراستار: مهشید شکیبایی
مقدمه:
آرام در خود نهفته‌ام.
کُنج دنیا به سر میبرم، مرا بیدار مکن... .
گر بیدار شوم، وجودت را رقصان ویران می‌کنم.
پس بیدار نکن عشق را در گوهر دل
که گر بیدار شوم چو طوفان ویرانی را نصیب می‌کنم...!
هر چه که باشد را، در خود...
به پروازی از نابودی می‌کشانم...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

R.FANAYI

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
22/6/19
ارسالی‌ها
1,898
پسندها
32,413
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
سطح
35
 
  • #2
•| بسم رب القلم |•

آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...

580563_55d8129b2b3bd338171f79aeb97b64bc.jpg

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

نیلوفر ارشادی

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/9/20
ارسالی‌ها
134
پسندها
4,441
امتیازها
20,913
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
***
رفت...!
با رفتن او...
چشم‌هایم، منتظر و گریان ماندند.
لب‌هایم، مُهر روزه‌ی سکوت
گوش‌هایم، تشنه شنیدن نغمه او...
دست‌هایم، در حسرت گرمای وجودش
در آخر...
بر پا کرد گردباد دل‌ها.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

نیلوفر ارشادی

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/9/20
ارسالی‌ها
134
پسندها
4,441
امتیازها
20,913
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #4

***
در کُنج دنیا، سر به زیر و خفته بودم؛
در پی راز و نیاز.
در کُنج دنیا، با دوستان،
در پی علم،
در کُنج دنیا بیننده بودم...
ندانستم کی در دل آشیان کردی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

نیلوفر ارشادی

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/9/20
ارسالی‌ها
134
پسندها
4,441
امتیازها
20,913
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
***
اما الآن زمانش نبود...
زمانش نبود، که بیایی.
با آمدنت، گردباد کوچک دل بر پا شد...
تو گردباد نوزاد مرا، به بزرگسالی رساندی.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر

نیلوفر ارشادی

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/9/20
ارسالی‌ها
134
پسندها
4,441
امتیازها
20,913
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
***
نه لیلی‌ام، نه مجنون...
نه شیرین‌ام، نه فرهاد...
فقط دلم کلیدش را گم کرده!
یک لحظه غفلت باعث شد، کلید را برُباید.
همین شد که برپا کردی؛
خرگه عشق و گردباد!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر

نیلوفر ارشادی

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/9/20
ارسالی‌ها
134
پسندها
4,441
امتیازها
20,913
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
***
روزگارم
در میان اوج دردها،
در میان اوج زخم‌ها،
در میان گریه‌هایم،
در میان حرف‌هایم،
در میان دل خونم،
می‌گذشت.
آمدی، شیرین شد... .
روزگارم،
سختی‌هایم،
دردهایم،
حرف‌هایم،
می‌گویم، یادش بخیر...
چرا؟!
«چون آن روزها بر پا نماند دلم خوش بود ولی ای کاش نمی‌بود تا هر چه بود را ویران نکند»
ویران کرد، کلبه‌ی درختی دل را...
کلبه دل، از عرش به زیر آمد و خانه‌ی ارواح شد.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر

نیلوفر ارشادی

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/9/20
ارسالی‌ها
134
پسندها
4,441
امتیازها
20,913
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
***
عشق، فقط عشق نیست!
در آن، هزاران معنا نهفته.
باید آن را، در‌ مکتب درس داد...
باید در‌ آن، تدبیر کرد.
در این روزگار، عشق کم‌یاب است.
در دفتر ذهن
هوس را، عشق ندانید...
وابستگی را، عشق ندانید....
عشق در این روزگار، چون قرص خورشید به پشت کوه‌ها می‌رود.
عشق را هر کس تاب نمی‌آورد!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر

نیلوفر ارشادی

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/9/20
ارسالی‌ها
134
پسندها
4,441
امتیازها
20,913
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
***
در خرگه عشق، دوری‌یار،
دل را چون گردباد خشم، ویران می‌کند.
دل نیز در پی پیدا کردن او،
دنیا را ویران می‌کند.
چشم،
در گردباد اشک فرو می‌رود.
لب،
در گردباد زمزمه دلیل...
و پا،
در گردباد یافتن یار.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر

نیلوفر ارشادی

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/9/20
ارسالی‌ها
134
پسندها
4,441
امتیازها
20,913
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
***
آشفته‌ام، مانند کابوس دیدگان!
آشفته‌ی دو گوی آتشین چشمانت،
آشفته‌ی نغمه‌های لالایی مانندت،
آشفته‌ی قرص آرامش دستانت.
سرگردانم،
مانند موریانه‌ای،
که دانه‌اش را گم کرده و قدم در ابتدای راه بر می‌دارد،
نه لانه!
سرگردان از رفتن بی دلیل‌ات!
سرگردان از این که، آیا می‌آیی؟!
ای کاش، همچون جادوگران داستان‌ها، از آمدنت با خبر بودم.
سرگردان، در پی پیدا کردن برق آشنای چشمانت
گربادی را بر پا کرده‌ام.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا