متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت مجموعه دلنوشته‌های تلاطم داء | راحله خالقی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Rahel.
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 39
  • بازدیدها 2,301
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,562
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #1
بسم رب الناس
نام مجموعه: تلاطم داء
نام نویسنده: راحله خالقی
تگ: محبوب
نام ویراستار: بیتا شایان
مقدمه: دردها را می‌نگرم
و سکوت می‌کنم...
گاهی سکوت،
فریاد مرتفعی‌ست که شنیدنش،
گوش جان می‌خواهد!
سکوت کرده‌ام...
نه که حرفی نداشته باشم نه!
گوشی برای شنیدن نیست... .

تلاطم داء6.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

R.FANAYI

کاربر حرفه‌ای
سطح
35
 
ارسالی‌ها
1,900
پسندها
32,436
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
  • #2
•| بسم رب القلم |•

آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...

580563_55d8129b2b3bd338171f79aeb97b64bc.jpg

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.

"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های تگ‌دار نقد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,562
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #3
***
مهربانم!
بنگر این حجم تپنده‌ در سینه‌ام را
که درد پمپاژ می‌کند،
در رگ و پی‌ام!
سراسر تنش زخمی‌ست،
از خنجر دوستان دشمن صفت!
تو برایم بگو؛ ضمادی یا جراحتی نو؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,562
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #4
***
آرزو؛
دیوار سر به فلک کشیده‌ی
غیرقابل دسترس است.
و من آن زندانی پشت دیوار
که فکر فرار ذهنم را مخدوش ساخته است.
کدام‌مان برنده‌ایم را نمی‌دانم!
من زندانی در حسرت پرواز؟
یا دیوار بلند آرزوی دست نیافته؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,562
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #5
***
درد را از هر طرف بخوانی،
درد است.
تفاوتی ندارد غنی باشی یا فقیر!
درد که به جان زندگی‌ات بیفتد،
خوره‌وار تمام هست و نیستت را
می‌جود و می‌رود!
آن‌زمان تنها تو می‌مانی
و همان حوض بی‌ماهی‌ات... !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,562
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #6
***
خاطرات...
زخم‌های چرکینی هستند
که لوح سپید روحم را رنگین ساخته‌اند!
آن‌گاه که چادر سیاه آسمان پهن می‌شود
و قرص قمر در میانه‌ی آن می‌درخشد...
هر کدام از این جراحت‌های ریز و درشت
تازه می‌شوند و تکرار هر کدام
مقابل چشم‌هایم نمکی‌ست
روی جراحت کهنه؛
امّا تازه!
و امان از زخم‌هایی
که هیچ‌گاه التیام نمی‌یابند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,562
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #7
***
شاید جهان‌مان جامه‌ای
از جنس پارادوکس به تن دارد!
به همین خاطر سخن دل‌
و زبان‌مان یکی نیست
و از یک‌دیگر فرسنگ‌ها فاصله دارند.
لب‌های‌مان از عشق
سخن به میان می‌آورند
و چشم‌های‌مان از نفرت!
و چه حکایت غریبی‌ست
که اطرافیان‌مان را
نادان فرض می‌کنیم.
شاید نمی‌دانیم چشم‌های‌مان
با یک‌دیگر سخن می‌گویند... !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,562
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #8
***
دوست دارم که گُم شوم!

میان هیاهوی افلاک،
میان رقص شیطان!
آواز ملائک...

رها شوم از همه‌ی بندهایی
که افسارم شده‌اند
و مرا از این سو به آن سو می‌کشانند
و اختیارم را که عنصرِ اساسی آدمی‌ات است،
به یغما می‌برند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,562
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #9
***
مرا به حال خود بگذارید و بروید...

ای دغدغه‌های سمی،
ای ترس‌های مهلک!
ای دردهای تلخ.
رهایم کنید!
اجازه دهید خودم باشم
و سیب کالِ آمالم!

پیر نکنید من جوان
این روزهای تیره را.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.

Rahel.

نویسنده انجمن
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,575
پسندها
19,562
امتیازها
43,073
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #10
***
ابر حزن و اندوه بر سقف خانه‌‌مان می‌بارد!
بعد از تو خانه‌مان،
مامن ابرهای اندوه است
و فرش‌های‌مان را بارانِ غم خیسانده!
کاش برگردی...
می‌ترسم سیلِ ثقل حزن مرا با خود ببرد...
و حسرت دیدار دوباره‌ات،
قاتلم بشود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Rahel.
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا