- تاریخ ثبتنام
- 17/11/25
- ارسالیها
- 30
- پسندها
- 144
- امتیازها
- 490
- مدالها
- 1
- نویسنده موضوع
- #1
- نام رمان :
- و ماه، همیشه کامل نیست
- نام نویسنده:
- آنی بوم
- ژانر رمان:
- تراژدی، اجتماعی، عاشقانه، معمایی
کد رمان: 5718
ناظر: @Kalŏn
خلاصه:
همهی بچههای محل یکبار در آن حیاط بازی کرده بودند، جز من! همه، بارها و بارها از دیوار انتهایی آن عمارت بالا رفته بودند و گردو چیده بودند، جز من! در میان همسالانم، آن عمارت نماد ماجراجویی بود؛ اما برای من، آن عمارت قلمرویی بود حرام. مادر همیشه میگفت آن خانه جن دارد تا مرا از پا گذاشتن به آن منع سازد. اما بعدها فهمیدم موضوع چیز دیگریست. داستان جن اردواح نبود. موضوع، انسانها بودند. انسانهایی که با طمع و کینهتوزیشان پایههای آن عمارت را بنا کرده بودند. مادربزرگ همیشه میگفت، «هیچ چیز ترسناکتر از انسانها نیست.»
و من در خامی تمام، به این جمله خندیده بودم.
ناظر: @Kalŏn
خلاصه:
همهی بچههای محل یکبار در آن حیاط بازی کرده بودند، جز من! همه، بارها و بارها از دیوار انتهایی آن عمارت بالا رفته بودند و گردو چیده بودند، جز من! در میان همسالانم، آن عمارت نماد ماجراجویی بود؛ اما برای من، آن عمارت قلمرویی بود حرام. مادر همیشه میگفت آن خانه جن دارد تا مرا از پا گذاشتن به آن منع سازد. اما بعدها فهمیدم موضوع چیز دیگریست. داستان جن اردواح نبود. موضوع، انسانها بودند. انسانهایی که با طمع و کینهتوزیشان پایههای آن عمارت را بنا کرده بودند. مادربزرگ همیشه میگفت، «هیچ چیز ترسناکتر از انسانها نیست.»
و من در خامی تمام، به این جمله خندیده بودم.
آخرین ویرایش
