متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته‌ی زبان دل | آتوسا رازانی کاربر انجمن یك رمان

  • نویسنده موضوع Atousa
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 133
  • بازدیدها 4,577
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #81
***
حجم زیادی از غم پاییز رو شباش به عهده گرفته؛ هر ساعتش، اندازه‌ی گذروندن مرور یک سال خاطرات، می‌گذره!
یه‌وقت به خودت میای و می‌بینی کلی از خاطراتت رو مرور کردی و هنوز سر شبه و به اندازه‌ی مرور چند سال خاطرات دیگه، وقت داری!
شب باید کوتاه باشه؛ مجال فکر کردن بهت نده!
شبای بلند، مخصوص پاییزن و دلتنگی و غرق خاطرات شدن، لالایی شب‌های پاییزه...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #82
***
آسمان! نمی‌دانم چقدر بغضت را در گلو نگه‌داشتی؟!
چقدر برای رسیدن پاییز، غصه‌هایت را در دل نگه داشتی؟!
پاییز آمد؛ بغضت شکست!
اشک‌هایت بند نمی‌آید و از غرش غم‌هایت نمی‌کاهد!
خسته نشدی از نگریستن و در خفا غصه خوردن!
ببار!
فریاد بزن!
ما محتاجیم!
محتاج خیس شدن زیر اشک‌هایت!
شنیدن غرش غصه‌هایت!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #83
***
دو دوست صمیمی، در رفاقت به جایی می‌رسند که جایگاهشان در زندگی دیگری، جایگاهی چون اعضای خانواده است؛ همان‌قدر عزیز و همان‌قدر دوست داشتنی!
بودنشان فقط مختص روزهای خوشی نیست؛ آن‌ها در سختی‌ها و تلخی‌های زندگی، یکدیگر را تنها نمی‌گذارند و دست رفاقتشان را محکم‌تر می‌فشارند.
دوست صمیمی، جزئی از وجود می‌شود و بودنش نیازی برای زندگانی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #84
***
بعضی‌وقتا، یه عالمه حرف مغزت رو احاطه می‌کنن؛ حرف‌هایی که سخته برات به زبون آوردنشون!
مثل یه مگس مزاحم، دور تا دور مغزت می‌چرخن؛ دستت بهشون نمی‌رسه ولی صدای چرخیدنشون، روح ‌و وانت رو آزار می‌ده! نیش این حرف ‌های مگسی، قلبت رو می‌رنجونه و چشمات رو خیس می‌کنه!
بد‌ترین حرف‌ها، همین حرف‌هایی‌ان که هیچ‌وقت، قدرت گفته شدن رو ندارن؛ فقط روانت رو به سلطه‌ی غم میکشن!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #85
***
انقدر گفتن پاییز یه عاشق ناکامه، یه دلتنگ در فراقه که فراموش کردیم پاییز می‌تونه یه دختر با موهای طلایی که تا کمرش افشون شدن و چشمای آبی آسمونی باشه؛ لبخندش، همون سیبای سرخ شیرین پاییزی باشه!
پالتوی قشنگ نارنجیش از جنس برگ‌های زرد و نارنجی پاییز باشه!
نگاه ‌های دلرباش، به جذابیت خرمالو‌های دلچسبش باشه!
شاید پاییز یه دختر از جنس دلبری‌های نارنجی و زرده پاییزی باشه...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #86
***
وقتی یه کسی دیابت یا فشارخون داره، دکتر یه سری رژیم‌های غذایی بهش میده که برای سلامتش اونا رو مصرف نکنه یا کمتر مصرف کنه؛ ما آدما هم بعضی وقت‌ها، باید برای آرامشمون، رژیم اهمیت ندادن بگیریم!
باید یه لیست مهم نبودن از آدما، گلایه ‌هاشون، قدر ندونستن‌ها و قضاوت‌هاشون رو تهیه کنیم؛ که هر وقت رفتاری سمی از آدمای اطراف دیدیم، قبل از اینکه واکنش نشون بدیم، یاد اون لیست مهم نبودن بیوفتیم و برای آرامشمون اهمیتی ندیم!
هر رژیمی اولش سخته اما به مرور هم عادت میشه و هم راحت!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #87
***
همدم تنهایی من، چند قطعه عکس جا مانده از توست.
رایحه‌ی عطرت که در تن لباس هایم جا خوش کرده‌است، نبودنت را از یادم می برد.
ردپای خنده‌هایت در گوش‌هایم مانده است.
نگاه های زیبایت از پس پرده‌ی نمایش دیدگانم، کنار نمی روند.
راستش پارادوکس عجیبی شده است؛ بودنت در حین نبودنت!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #88
***
چه صحنه‌ای رمانتیک‌تر از وقتی که شانه‌هایم، تکیه‌گاه خنده‌هایت می شوند؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #89
***
بعضی از ما‌ها حکم شب رو داریم؛ خودمون رو سیاه می‌کنیم که پستی و بلندی‌های ماه، نشون داده‌نشه!
خیلی از ماها خیلی جاها برای درخشندگی ماه های آسمونمون، از خودمون گذشتیم...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #90
***
پاییز من که مهر و آبان و آذر نیست؛ پاییز من وقتی است که غروب دلتنگی‌ات، آسمان چشم‌هایم را تیره می‌کند!
تداعی خاطراتت، شب‌هایم را طولانی می‌کند!
غم نبودنت، هوای قلبم را سرد و دل‌گیر می‌کند!
اشک ندیدنت، گونه‌هایم را بارانی می‌کند!
این‌جا در حوالی قلب من، همیشه پاییز است...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا