متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته‌ی زبان دل | آتوسا رازانی کاربر انجمن یك رمان

  • نویسنده موضوع Atousa
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 133
  • بازدیدها 4,592
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #61
***
پنجره را به کدام سمت بگشایم تا عطر پیرهنت را به مشامم برساند؟!
از کدام کوچه عبور می‌کنی تا صدای قدم‌هایت روحم را تسکین دهد؟!
خورشید نگاهت کجا می‌درخشد تا چشمانم را از ظلمت دوری‌ات، ضیا بخشد؟!
من پریشان از نبود تو و در‌به‌در این عالم، به دنبال نشانی از توام!
تو کجایی تا که با دیدنت، تسکین دهم این حال آشفته‌ام را؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #62
***
به هنگام دیدارت، دوراهی سختی است؛ اینکه به فروغ چشمان زیبایت، خیره شوم یا لبخند‌‌های دل‌ربایت؟!
اینکه غرق موج گیسوانت شوم یا صدای دل نوازت؟!
به هنگام دیدارت، دوراهی سختی است که از شور و شوق بودنت در آسمان عشقت، به پرواز در آیم یا در زمین بودنت، محو تماشای قشنگی‌هایت شوم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #63
***
افسردگی همان حس نا‌امیدی و پوچی است که هر از گاهی به آن دچار می شویم.
به افرادی که این مدت دچار شدن، برایشان طولانی‌تر است، افسرده می گویند.
چه می شود که یک فرد، اسیر چنگال افسردگی می شود؟
عاشقی که در عشق خود ناکام مانده و خاطرات و دوری از محبوب او را عذاب می دهد!
یا فردی که در کارش شکست خورده است و تمام دارایی خودش را از دست داده است!
یا مادری که غم مرگ فرزند خویش را دیده است!
علل افسردگی زیاد است؛ اما نکته این است که آیا ما با رفتار‌هایمان در به وجود آمدن این حس برای دیگران، نقشی داشته‌ایم یا نه؟!
آیا اگر یک افسرده را دیدیم، برای کمک به خوب شدن حالش تلاش کرده‌ایم یا نه؟!
قطعاً خدا بهتر می‌داند!
بیایید به راحتی از کنار یکدیگر عبور نکنیم و مرحم دل های غم‌زده‌ی هم باشیم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #64
***
ابرهای دلتنگی‌ات، لحظه‌ای از آسمان چشم‌هایم، غافل نمی‌شوند و پیوسته می‌بارند.
این آسمان، تنها با دیدن تو، هوایش آفتابی می‌شود... .
بیا و این بارش دلتنگی را خاتمه ببخش!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #65
***
بانو جان!
عطر حضورت، هوش را از سر سلول‌های قلبم، می‌رباید و آن‌ها را به تب و تاب برای وسعت خانه‌ی عشقت در قلب من، می‌اندازد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #66
***
پاییز‌ جان!
تو نه فرزند ارشد سالی و نه ته تغاری‌اش.
اما محبوبیتت از آن دو بیشتر است!
چون که تو فرزند عاشق سالی.
تو بوی فراق می‌دهی؛ غم چشمانت را به آسمان می‌دهی؛ و جامه‌ی دلتنگی‌ات را به دست باد می‌دهی.
پاییز! این ایثار تو در عشق، تو را محبوب کرد!
دلبری‌‌هایت برای یار، انتظار آمدنت را شیرین کرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #67
***
موهای مشکی‌ات را مقابل دیدگان آسمان، افشان کرده‌ای!
ابر را از زیبایی موهایت، پریشان کرده‌ای!
باران را به قصد زیارت موهایت، از آسمان به زمین، دعوت کرده‌ای!
ببین چگونه با رقص موهایت؛ غوغا کرده‌ای!
آخ از تو که آسمان را به هواخواهی موهایت، بی تاب کرده‌ای!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #68
***
مهر سکوت بر دهان من زدند تا مبادا از عشق تو ضجه زنم!
بر چشمانم، حکم اجبار خواب را صادر کردند تا بر فراق تو خیس نشوند!
مشکلات را به دور پاهایم دوختند تا قدمی سمت تو بر‌ندارم!
همه‌ی تلاششان را کردند تا دوری زجرآور از تو را، زندگی کنم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #69
***
می‌دونی؛ یه جاهایی ما سکوت درونی داریم!
سکوت ظاهری رو همه می‌فهمن اما سکوت درونی رو فقط خودت حس می‌کنی.
همون وقتایی که دیگه دلت نمی‌خواد تو خلوتت، با خودت حرف بزنی!
یا تو ذهنت خاطره‌ یا رویایی رو مرور کنی.
حتی برای هیچ اتفاقی خودت رو سرزنش نمی‌کنی.
انگار که با خودت قهری!
شایدم حوصله خودت رو نداری!
آدم یه جایی، از زیادی غمش، خسته میشه و سکوت درونی می‌کنه؛ سکوتی که فقط خودش تلخیش رو می‌چشه...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #70
***
چشم‌هایش، شکارچی قهاری هستند؛ با رأس تیر نگاهشان، قلبم را نشانه می‌گیرند!
قلب من، تنها مصدومی‌ست که دلبسته‌ی تیر خوردن از شکارچی‌ست!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا