***
قطرهها جمع شدن و پس از مشخص شدن مسیرها، قرار بود ببارن.
قطرهای که مسیرش دریا بود، به طعنه به قطرهای که قرار بود به جوی آبی فرود بیاد، گفت: «میبینی که ما برای دریا انتخاب شدیم و روی چشمای آبی دریا، شناور میشیم؛ اما تو لیاقتت همون جویِ کثیفی هست که قراره همنشین موشها و زبالهها بشه!»
دل قطرهای که راهی جوی بود، شکست!
نگاهی به بالا کرد و آمادهی حرکت شد؛ اما اواسط مسیر، وزش ناگهانی باد، مسیرها رو تغییر داد و قطرهای که راهی دریا بود به جوی آب فرود اومد و قطرهی دلشکسته هم به آغوش دریا رفت.
نگران طعنههای قطرههای زندگیت نباش؛ نگاهت به آسمون که باشه، هیچ بادی از وزیدن به تو غافل نمیشه!