***
آلبوم روی طاقچه میخندد به من،
قاب عکس روی دیوار نیز!
عکسها لبخند میزنند... .
آدمهایی که داشتهام اما پر کشیدهاند،
آدمهایی که بودهاند اما رفتهاند،
همه لبخند میزنند.
آینه نیز لبخند میزند، به منی که میخندد؛ میخندد به این حال نااحوال! به این نیستهایی که «بودن» نمیشود، به نداشتههایی که «داشتن» نمیشود.