• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

دلنوشته پیغام های محرمانه | مسیحه کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع مسیحه
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 40
  • بازدیدها 1,966
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

مسیحه

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/9/18
ارسالی‌ها
426
پسندها
5,074
امتیازها
21,773
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • نویسنده موضوع
  • #41
قدیسیان گفتند :
به وقت سحر در تب وتاب بیداری خورشید
ستاره ی خاطی را پناه داده ام به خانه ام جرمش سنگین بود
گفتم اقرار میکنم
قدیسیان گفتند
به تسلای ماه رفته ام شب هنگام با گلهای
عاشق آفتاب گردان
گفتم اقرار میکنم گلها بی تقصرند گردن میگیرم.
قدیسیان گفتند
برای بار ش باران دعای ناد علی زمزمه کرده ام
گفتم واجب است اقرار نمیکنم
قدیسیان گفتند
شنیده ایم از زبان دار کوبهاکوچ پرستوها رابهانه کرده ام
شبی درشتی کردم بر کبوتران
پیغام هارا دریافت نکردم
گفتم اقرار میکنم
قدیسیان گفتند
پری به سرقت رفته است از نوادگان پریان
آه کشیم وگفتم اقرار میکنم جرمم سنگین است
این جادوی باز گشت آرزوهایم است
گفتند آرزویت چیست ؟
گفتم سکوت میکنم ....برمی گردم به سرزمین آدمیان هزار رنگ...
سکوت کردند ....
 
آخرین ویرایش
امضا : مسیحه
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا