- نویسنده موضوع
- #21
هرگاه به آسمان دنیایت نگاه میکنم،میگویم چه خوشبختم من که تو را دارم...
روز بعد کاری میکنی اما ،که با خود بگویم حرفم را پس میگیرم،بی بهانه،بی هیچ دردی...
حتی آرزوی مرگت را میکنم...
چگونه میتوانی این کار را با منی که در ساحل دلِ تو جان میدهم کنی؟
برای یک بار هم که شده از زندگی ام برو...
برو جایی که نبینمت...از حالت با خبر باشم اما از چشمانت نه
روز بعد کاری میکنی اما ،که با خود بگویم حرفم را پس میگیرم،بی بهانه،بی هیچ دردی...
حتی آرزوی مرگت را میکنم...
چگونه میتوانی این کار را با منی که در ساحل دلِ تو جان میدهم کنی؟
برای یک بار هم که شده از زندگی ام برو...
برو جایی که نبینمت...از حالت با خبر باشم اما از چشمانت نه