دلنوشته رفتی که | بــهآرکـ کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Baharak
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 60
  • بازدیدها 2,735
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Baharak

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
13/6/18
ارسالی‌ها
539
پسندها
16,665
امتیازها
40,273
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #41
لعنتی دیوانه ام کردی
دست از سرم بردار
برو پی زندگی ات..
راحتم بگذار...فقط برای چند ثانیه...
بگذار ذهنم از تو کمی آرام شود...
 
امضا : Baharak

Baharak

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
13/6/18
ارسالی‌ها
539
پسندها
16,665
امتیازها
40,273
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #42
چه زیبا بود عاشقانه هایمان...
بدون هیچ مزاحمی..در آغوش هم...
فردا اما روزی است که تمام میشود این عاشقانه هایمان...
 
امضا : Baharak

Baharak

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
13/6/18
ارسالی‌ها
539
پسندها
16,665
امتیازها
40,273
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #43
به همین زودی؟
باشه برو اما در رو هم پشت سرت ببند...
دیگه نمیخواهم برگردی...به هیچ عنوان...
نبودنی که این باشد،بهتر است رفتنت...
 
امضا : Baharak

Baharak

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
13/6/18
ارسالی‌ها
539
پسندها
16,665
امتیازها
40,273
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #44
امروز را چگونه توصیف کنم؟
یا بهترین بود یا بدترین...
در وجود من چیزی میان این دو وجود ندارد...
عجیب مهربان بودی...
طوری که حالم را دگرگون کردی...
دیگر چگونه از تو بگذرم؟
 
امضا : Baharak

Baharak

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
13/6/18
ارسالی‌ها
539
پسندها
16,665
امتیازها
40,273
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #45
سرم روی شانه هایت سنگینی میکند...
میدانم این را...
زیرا روی بدن خودم هم سنگین است و باید راحت شوم هرچه زود تر از این سرِ مزاحم...
 
امضا : Baharak

Baharak

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
13/6/18
ارسالی‌ها
539
پسندها
16,665
امتیازها
40,273
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #46
فردا شب هنگام غروب،آزاد میشوم از غم های دنیا..همانگونه که تو میخواهی...
 
امضا : Baharak

Baharak

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
13/6/18
ارسالی‌ها
539
پسندها
16,665
امتیازها
40,273
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #47
ناگهان چنان فریادی زدم که دیگران فکر کردند دیوانه ام...
اما این فقط گمانی بود برای آنها...
آنها چه میدانستند که من دیوانه ام؟
آن هم دیوانه ی تو...
 
امضا : Baharak

Baharak

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
13/6/18
ارسالی‌ها
539
پسندها
16,665
امتیازها
40,273
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #48
سرانجام این عشق ندارد نتیجه ای جز دردی درون قلب شیشه ایم...
گفت عاشقت نشوم و باور نکردم...
گفت ولی من چشمانم را بستم و عاشقت شدم...واین شد روزگارم...
به تلخی لبخندی که هرروز صبح در آینه به خودم میزنم...
به شیرینی لبخند هایی که تو هر روز نصیب او میکنی و سهم من اخم هایت است...
 
امضا : Baharak

Baharak

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
13/6/18
ارسالی‌ها
539
پسندها
16,665
امتیازها
40,273
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #49
آمدنت هدیه ای بود که هیچگاه تکرار نمیشود
آمدنت دنیایی را به من داد که دگرگون کرد حالم را
تا کنون تجربه ای این چنینی نداشتم
شاید از بی تجربگی من بود این رفتن دوباره ات...
 
امضا : Baharak

Baharak

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
13/6/18
ارسالی‌ها
539
پسندها
16,665
امتیازها
40,273
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #50
عشق!
تو چه چیزی هستی که بدون تو زندگی بی معناست...
ولی با تو درد آور...
اما این درد در عین حال لذت بخش است...
به زیبا ترین حالت ممکن میکُشی...
عجیب هستی ای عشق!
 
امضا : Baharak
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا