دلنوشته درد و دل های یک درد آشنا| زین العابدین کاربر انجمن یک رمان

[شرور]

چه کردی با دلم خدا همه پروانه می بینم
رو کردم به دلم و عقلم را دیوانه می بینم
عاشقی از من گذشته بود لیکن عاشقم من
عشق را درینجا ، با جوان در دانه می بینم​

 

[شرور]

بشکسته دلم آن سالیان دور
پیله کرده بر خود ساختم گور
عادت کردم بر تاریکی بسیار
فراری بودم از روشنی و از نور
بدیدم انجمن دنیایی جدید بود
آمدم و با بچه هایش شدم جور​

 

[شرور]

مادرم هر روز صبح درهای خانه رو باز میکرد و میگفت بزارین یکم هوا عوض بشه
میپرسیدیم چرا
میگفت شبا شیطان میاد تو خونه و بوش تو خونه میمونه
بزرگتر که شدیم فهمیدیم علت باز کردن درها رو و اینکه شبا اختیار ادم دست خودش نیست
خدایا چه میشه هرازچندگاهی در دلهای مارو هم باز کنی تا بوی نا مطبوعی که بخاطر اشتباهات بدون اختیاری در دلمون انباشته شده از بین بره​

 

[شرور]

نمیتونه؟
واقعا نمیتونه یک کاری رو فقط بخاطر من انجام بده
یعنی همیشه من باید طبق خواسته اون عمل کنم
از زندگی و آبرو بگذرم بخاطر چی؟
با یه حرف یا چت ؟
فکر نکنم بتونه.
شاید منم نتونم و همش بلوف باشه​

 

[شرور]

خدایا امروز به کمک دوستان نیاز داشتم دیدی چطور دست رد به سینه ام زدند فردا خودت کاری کن تو مراسم کفن و دفنم حاضر نشوند که اون دنیا دلم میگیره
دستم نگرفتی دوست به وقت نیاز
گر رفتم از دنیا به دنبال تابوتم نتاز​

 

[شرور]

نوروز برای شاد شدن است یا غمگین شدن
نمیدونم چرا هرچه به سال جدید نزدیک تر میشویم منم دلم بیشتر میگیره
امروز مادری را دیدم که برای تهیه مقدمات نوروز گریه میکرد و میگفت خدایا این چه رسمیه که باب شده خودت میبینی که ندارم و در تامین خورد و خوراک زندگی مانده ام
خدایا چند در صد مردم کشورم از امدن نوروز خوشحال میشوند و چند درصد غمگین؟
تو شهر من درصد غمگین ها بیشتر است​

 

[شرور]

امروز صبح پیرمردی بهم گفت
ما اون زمان موقع رسیدن عید واقعا شاد میشدیم
چون قرار بود همدیگر رو ببینیم و کنار هم روزهای
خوشی بگذرونیم
ولی الان همه با اومدن عید ماتم میگیرن چونکه
میخوان ببینن کی سر سفره هفت سینش بیشتر
مخلفات گذاشته
چشم هم چشمی ها زیاد شده و عید رو خراب کرده اند​

 

[شرور]

خدایا
صبر و تحملم را در برابر مشکلات و سختیها بیشتر کن
تا بتونم سربلند از آزمونی که درش قرار داده ای منو موفق و پیروز باشم
خدایا
خودت میدونی و شاهدی که چقدر از آدمای بد اخلاق که موقع عصبانیت و ناراحتی چشمشان کور و عقلشان زایل میشود بدم می آید و چقدر سعی کرده ام موقع عصبانیت خشمم را فرو بخورم تا دلی رانشکنم
چرا دل من به این صورت شکسته میشه؟؟؟​

 

[شرور]

سخت است باور کردن بعضی چیزها
اینکه باور کنی دولت عامل گرانی نیست
اینکه باور کنی مردم به همدیگه رحم میکنند
رفتم بازار یارو مثل نقل و نبات دروغ میگه تا بلکه جنس
بنجل خودش را قالب یه پیرزن کنه
خدایا اخه تا کی باید سوخت و ساخت​

 

[شرور]

توانایی خرید آجیل را داشتم اما بخاطر حمایت از کمپین اجیل نخریم منم آجیل نخریدم خدا کنه همه مردم در این راستا حرکت کنند و متحد باشند تا بتوانیم اقتصاد لجام گریخته کشور توسط بعضی عناصر کشور فروخته را از نو بسازیم​