متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دلنوشته درد و دل های یک درد آشنا| زین العابدین کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع شرور
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 57
  • بازدیدها 3,427
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #41
قدیمیا میگن علف باید به دهن بزه شیرین بیاد
شاید نمیدونند که بزهای امروزی کاغذ هم میخورند
 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #42
اولین روز کاری بعد تعطیلات عید و شروع تماسهای
نیازمندی
عیدیم ریخته نشده
حالا کسی ندونه فکر میکنه چقدر عیدی میگیرن
۵۳۰۰۰ تومان
خدایا واقعا اینجا ایران است؟؟
 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #43
باران رحمت الهی بارید وآب جاری شد سد تحمل نگهداشتن اونهمه آب رو نداشت و مجبورا اجازه عبور داد سیل روان شد سوی شهر و روستا همه جا رو فرا گرفت
زندگی کلی انسان زیر اب رفت و نابود شد
خسارت جانی و مالی
باران رحمت الهی را با بی تدبیری به باران عذاب الهی تبدیل کردیم
اینجا گلستان شمال ایران است
 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #44
باران بارید و سیل راه انداخت
سیل هرچی جلوش بود از آدم گرفته تا ماشین رو با خودش همراه ساخت و برد جوری که معلوم نبود آب حرکت میکند یا ماشین ها
ملت بخاطر نبود باران و خشکسالی همش از درگاه خدا باران میخواستند اما
اما با این سیل ها آهنگهای بگو باران نباره براه افتاد
شیراز زیر آب رفت و باز خسارت جانی و مالی
بی تدبیری دوباره حادثه آفرید
 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #45
حکایت ما آدمها حکایت عجیبی است
گاهی برای رسیدن به چیزی زمین و زمان رو بهم میدوزیم و وقتی بهش میرسیم
کاری میکنیم که براحتی از دستش بدیم

 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #46
ساعت نه شب بود در خونمون زده شد
در رو باز کردم و از دیدن قشون جا خوردم
خب روزای اول عید خونه نبودیم و همگی باهم اومده بودند عید دیدنی
تعارف زدم و امدند بالا شیرینی و شکلات و میوه و چایی داده شد و ناغافل و از روی بی تدبیری زبانم به تعارف چرخید
پرسیدم شام خورده این
جواب نه بود نیم نگاهی سوی همسر انداختم و گفتم بساط سفره حاضر شود
سفره انداختیم و حالا داشته و نداشته پذیرای مهمونا شدیم و بعد رفتن مهمونا با جمله ناب و زیبای
نفرین بر دهانی که بی موقع باز شود
سر بر بالین خواب گذاشتم
 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #47
مُردن در حالی که هنوز نفس میکشی
حس عجیبیه که بمیری اما نفس هم بکشی از دیروز و امروز همچین حسی رو دارم
تو عالم دیگه ای بین مرگ و زندگی دست و پنجه میزنم آخر سر نمیدانم کدوم طرفی خواهم رفت
خودم رو دست تقدیر سپرده ام و منتظر چربش یکی ازین حس ها خواهم بود

 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #48
متهم شده ام که محبت کردن بلد نیستم
نمیدانم این محبت کیست و چیست و از کجا میشه خریدش
اصلا آیا محبت کردن خریدنیه جایی پیدا میشه؟
از بزرگی پرسیدم گفت محبت درونت هست
اما هر چه میگردم پیدایش نمیکنم شاید محبت ندیده ام تا محبت کنم شایدم خدا خواسته اینجوری سرد باشم
شایدم...
 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #49
در زندگی مشترک حرفهای زیادی برای گفتن پیش میاد
اما ماها بنا به دلایلی از گفتن همه حرفها اجتناب میکنیم و این عدم گفتن باعث تلنبار شد این ناگفته در دل آدم شده و در زمان درگیریها و دلخوریها
همچون دمل چرکین باز شده و باعث بروز تنش در زندگی میشه
اما دوروبریها فکر میکنند دعوا بر سر مسائل بی اهمیت رخ داده و درک جدایی در بعضی مواقع برایشان قابل هضم نیست
حرفهایتان را به موقع بزنید تا تبدیل به دمل چرکی در قلب و ذهنتان نشود
 
امضا : شرور

شرور

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
665
پسندها
14,084
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #50
یکی از کارهای خوب دنیا وصیت کردن قبل از مردن هست هرچند بعضی از وراث ارزشی به وصیت میت قائل نمیشوند و خلافش رو انجام میدن
کاری به اونش ندارم میخوام وصیتی کنم برای خودم کاش بازماندگانم بهش عمل کنند
هنگام غسل و کفن کردن جسد من را داخل کفن سفید قرار ندهید بلکه جسدم را با پارچه سیاهی بپوشانید تا برزخیان بدانند چقدر درین دنیا بختم سیاه بود لباس سیاه برتن نکنید بلکه لباس سفید به تن کنید تا شاید اون دنیا بختم سفید گردد
 
آخرین ویرایش
امضا : شرور
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا