مشاعره مشاعره با اشعار شاعران

[HONEYEH]

از در در آمدی و من از خود به در شدم
گویی کز این جهان به جهان دگر شدم

میانت را و مویت را اگر صد ره بپیمایی
میانت کمتر از مویی و مویت تا میان باشد

 

[._.Negar]

قاطی شد

دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

 

[hadi]

قاطی شد

دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

یک دم غرییق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی

 

[._.Negar]

یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم
هر چند در این عهد خریدار ندارد

 

[hadi]

یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم
هر چند در این عهد خریدار ندارد

درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس

 

[._.Negar]

سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم

 

[hadi]

سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم

مستغرق نیل معصیت جامهٔ ما
مجموعهٔ فعل زشت هنگامهٔ ما
گویند که روز حشر شب می‌نشود
آنجا نگشایند مگر نامهٔ ما

 

[HONEYEH]

قاطی شد

دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

یاد باد آن کو به قصد خون ما
زلف را بشکست و پیمان نیز هم

 

[._.Negar]

مرهم نمی نهی به جراحت، نمک مپاش
نوشم نمی دهی به دلم نیشتر مزن

 

[hadi]

مرهم نمی نهی به جراحت، نمک مپاش
نوشم نمی دهی به دلم نیشتر مزن

نقاش اگر ز موی پرگار کند
نقش دهن تنگ تو دشوار کند