مشاعره مشاعره با اشعار شاعران

[OnlyAtNight]

من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم

 

[DabriA]

من پله های یشت بام را جارو کرده ام
و شیشه های پنجره را هم شسته ام .
چرا پدر فقط باید
در خواب ، خواب ببیند

 

[atiyeh]

دیشب باران قرار با پنجره داشت
رو بوسی آبدار با پنجره داشت
یکریز به گوش پنجره پچ پچ کرد
چک چک چکار با پنجره داشت؟

 

[.:|Reihane|:.]

دیشب باران قرار با پنجره داشت
رو بوسی آبدار با پنجره داشت
یکریز به گوش پنجره پچ پچ کرد
چک چک چکار با پنجره داشت؟

تو به فکر خفتنی در این رباط
فارغی زین کارگاه و زین بساط

 

[atiyeh]

طعنه بر ما مزن ای دوست که خود معترفیم
دف زنان بر سر بازار به رسوایی خویش.

 

[.:|Reihane|:.]

طعنه بر ما مزن ای دوست که خود معترفیم
دف زنان بر سر بازار به رسوایی خویش.

شبی مجنون به لیلی گفت: که ای محبوب بی همتا
تو را عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد!

 

[Stellar]

شبی مجنون به لیلی گفت: که ای محبوب بی همتا
تو را عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد!

در نماز و در رکوع و در سجود
سر بجنبد دل نجنبد این چه سود

 

[.:|Reihane|:.]

در نماز و در رکوع و در سجود
سر بجنبد دل نجنبد این چه سود

دل و دین و عقل و هوشم همه را به باد دادی
ز کدام باده ساقی به من خراب دادی؟

 

[atiyeh]

یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانیت کنند

 

[.:|Reihane|:.]

دانی که چرا سر نهان با تو نگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری