- ارسالیها
- 518
- پسندها
- 5,554
- امتیازها
- 21,773
- مدالها
- 15
- نویسنده موضوع
- #231
***
آه سرم چقدر درد میکنه، دستی روی پیشونیم کشیدم و خواستم بلند شم اما چشمهام سیاهی رفت، دوباره به حالت اولیه برگشتم و اطراف رو اجمالی نگاهی انداختم؛ سرم و کج کردم:
- اینجا کجاست؟
به سِرُم روی دستم نگاه کردم، لعنتی کی من رو بیمارستانه آورده، به مغزم کمی فشار آوردم.
تازه داره همه چی رو بیاد میارم، متعجب خیره پرستار رو به روم شدم؛ این دیگه کی وارد اتاق شد؟!
- ببخشید میشه همراه من رو صدا بزنین؟
فقط به یه لبخند بسنده کرد و هیچ حرفی نزد، تو همون لحظه یهو در باز شد و پرستار دیگهای داخل شد.
پرستار تازه وارد که مرتب و خوشرنگتر از قبلی بود با لبخند عمیقی گفت:
- بهوش اومدی عزیزم!
نه هنوز تو راه بیهوشی هستم!
بیخیال سوالم رو دوباره تکرار کردم:
- من از ایشونم پرسیدم اما جوابم رو ندادن میشه...
آه سرم چقدر درد میکنه، دستی روی پیشونیم کشیدم و خواستم بلند شم اما چشمهام سیاهی رفت، دوباره به حالت اولیه برگشتم و اطراف رو اجمالی نگاهی انداختم؛ سرم و کج کردم:
- اینجا کجاست؟
به سِرُم روی دستم نگاه کردم، لعنتی کی من رو بیمارستانه آورده، به مغزم کمی فشار آوردم.
تازه داره همه چی رو بیاد میارم، متعجب خیره پرستار رو به روم شدم؛ این دیگه کی وارد اتاق شد؟!
- ببخشید میشه همراه من رو صدا بزنین؟
فقط به یه لبخند بسنده کرد و هیچ حرفی نزد، تو همون لحظه یهو در باز شد و پرستار دیگهای داخل شد.
پرستار تازه وارد که مرتب و خوشرنگتر از قبلی بود با لبخند عمیقی گفت:
- بهوش اومدی عزیزم!
نه هنوز تو راه بیهوشی هستم!
بیخیال سوالم رو دوباره تکرار کردم:
- من از ایشونم پرسیدم اما جوابم رو ندادن میشه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.