متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دلنوشته تنهایی‌های من | Moaz17 کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,326
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #31
بعضی‌ها هستند که آمده‌اند تا عشق را به گند بکشند
اعتماد آدمی را به گند بکشند
جلو می‌آیند و به راحتی می‌گویند:
-دوستت دارم!
عاشقشان که می‌شوی...
قدم پس می‌کشند و خود را گم و گور می‌کنند!
هر چه بیشتر دنبالشان می‌گردی...
اعتمادت به اطراف چرکین‌تر می‌شود!
آدم‌ها!
عرضه عاشق شدن اگر ندارید...
بگذرید از این بازی‌هایی که با احساسات یکدیگر می‌کنید!
بگذارید همین یک درصد عشقی که در دنیا وجود دارد، باقی بماند!
گند نزنید به اعتماد دیگران!
بگذارید بعد از شما هم بتوانند عاشق شوند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,326
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #32
آخر شب شروع به حرف زدن می‌کند و...
می‌دانید؟
بعضی‌ها با نادانی تمام می‌گویند:
-آخر شب حرف زدن، رمانتیک‌تر است!
کجای کارید؟
آخر شب یعنی اولویت آخر...
یعنی از تنهایی به شما پناه آورده...
یعنی یک گزینه برای حرف زدن هستید!
بعد بیایید و با شعف بگویید:
-ما آخر شب با هم سخن می‌گوییم!
نه جانم!
شما آخر شب با هم چرند می‌گویید...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,326
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #33
تعریف زندگی را از کجا یاد گرفته‌ایم؟
روز و شب خود را درگیر روابط بی‌سر و ته می‌کنیم
می‌گوییم دوستش داریم و...
ته قلبمان برایمان فرقی ندارد که برود یا بماند!
انگار در فضاییم...
معلق و سردرگم دور خودمان می‌چرخیم
بدون اینکه بفهمیم زندگی صبر ندارد که در برهه‌ای از زمان بایستد تا ما تجربه کسب کنیم!
به خودمان که می‌آییم...
می‌بینیم چه بیهوده زندگی را پای عشق‌های هوس آلود گذاشته‌ایم!
گاهی...
تنها ماندن بهتر است از عاشقی‌های معلق!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,326
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #34
یک آدم‌هایی هستند که موقع صحبت کردن شر و شیطان‌اند
اما در باطن...
آرامِ آرام‌اند!
تنها توقعشان، اندکی زمان برای صحبت کردن با شماست...
نمی‌توانند راه بروند و پشت سر هم برای خود دوست پیدا کنند!
نه اینکه اجتماعی نباشند ها گ...
نه!
فقط دوست ندارند احساسشان را با دوستی‌های زودگذر دستمالی کنند...
قدر این آدم‌های شیطانِ آرامِ زندگی‌تان را بدانید!
چون...
اگر حواستان به احساسشان نباشد...
به خودتان می‌آیید و می‌بینید از دستتان رفته‌اند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,326
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #35
خوش به حال آدم
خوش به حال حوا
نه آدم دلواپس این بود که نظرِ بانویش جلب آهن پاره دیگری شود...
و نه حوا نگران خ**یا*نت همسرش بود!
خوش به حال آدم
خوش به حال حوا
آدمی که معنای واقعی عشق را فهمید
و حوایی که فهمید دوست داشته شدن چه لذتی دارد!
خوش به حال آدم
خوش به حال حوا
آدم‌های امروز، با آهن پاره دل می‌برند
و حواهایشان، با آرایش‌های زننده!
راستی...
آدم کجای زندگی‌ش را اشتباه رفت که این همه اشتباه پا به دنیا گذاشتند؟!
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,326
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #36
بعضی‌ها خود معنای آرامش‌اند!
همان لبخند همیشگی گوشه لبشان
همان برق تمام نشدنی چشم‌هایشان
همان ذوق زده شدن‌های بامزه‌شان
همان ساده شاد شدنشان
همان دیر ناراحت شدنشان
بعضی‌ها خود معنای آرامش‌اند!
اصلا انگار آمده‌اند تا نشان دهند که هنوز خوبی نمرده
هنوز هم می‌شود از شادی دیگری شاد شد
آمده‌اند تا عاشق شدن را یاد بدهند
من...
عجیب دوست دارم این آرامِ جانان را!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,326
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #37
گاهی اوقات...
بعضی جدا شدن‌ها بد هم نیست!
جداشدن‌هایی که باعث می‌شود منطقِ خاموش شده‌مان روشن شود...
جدا شدن‌هایی که به قیمت عاقل شدنمان تمام می‌شود
باور کنید...
با عقل که عاشق شوید...
تا آخر عمرتان خوشبختی را در اختیار دارید!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,326
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #38
گاهی لازم است نشان بدهید آدمِ بدِ داستان شمایید!
لازم نیست خودتان را خوب نشان دهید
اصلا مگر بد بودن چه عیبی دارد؟
اینکه غرورتان نمی‌شکند بد است؟
اینکه احساستان بکر و دست نخورده می‌ماند...
اینکه در آرامش زندگی می‌کنید...
اینکه به دنبال بهانه نیستید تا گریه کنید...
اینکه با پوزخند به دیگران نگاه می‌کنید چه؟
هیچ کدام از این‌ها بد نیستند!
فقط...
کافی‌ست کمی بد بودن را یاد بگیرید، تا زندگی لبخند بزند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,326
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #39
به یک نقطه از زندگی که برسید...
بی‌خیال می‌شوید!
شاید هم بشود گفت خنثی؛ درست مثل آب!
نه ناراحت می‌شوید و نه شاد
با بی‌خیالی به اطرافتان نگاه می‌کنید
حرف‌های دیگران برایتان پشیزی ارزش ندارد
حتی جواب توهین‌ها را هم نمی‌دهید
نه اینکه نتوانید ها...
فقط انسان که آدم زده شود، این‌گونه حالی پیدا می‌کند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,326
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #40
کاری نکنید که چند وقت دیگر از ضعف وجودتان متنفر شوید!
که هی با خود بگویید:
-چرا؟
چرا؟
چرا؟
ساد نباشید و مهربانی نکنید؛ که اگر چند وقت بعد پس‌زده شدید...
به جان خودتان نیفتید و خودخوری نکنید!
وقتی می‌دانید آخرش چه چیزی انتظارتان را می‌کشد...
چرا مشتاقانه، با سر، ته چاه می‌روید؟
باور کنید تهِ این عشق‌های هوس آلود، عزرائیل با آن شنل مخوف و مشکی رنگ معروفش ایستاده!
تمام قد هم ایستاده...
ایستاده تا رابطه مضحکتان را به پایان برساند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kalŏn
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا