نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

روی سایت دلنوشته ویران شده | دوشیزه‌ی مجهول کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,979
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #71
یا کسی می‌آید و دوست حقیقی من می‌شود و دیگر تنها نیستم و یا با مرگ من این تنهایی به پایان می‌رسد...!
 

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,979
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #72
فکر کنم تنهایی منِ «ویران شده» با مرگ به پایان برسد.
زندگی‌ام پر شده از حسرت و اندوه و غم... .
غمگینم... کمی بیش اندازه غمگینم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,979
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #73
غمگین، از اینکه‌ روزهای عمرم را با دوستانی سپری کرده‌ام که فقط نام دوست و رفیق را یدک می‌کشیدند و از صد دشمن بدتر بودند... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,979
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #74
یادم می‌آید، یک روز حالم خیلی بد بود... .
از نظر جسمی نه، از نظر روحی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,979
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #75
چشمان غمگین منِ «ویران شده» را که دیدند بهم گفتن:
- «درد و غمات‌ بخوره تو سر دشمن‌هات...!»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,979
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #76
گفتم:
- «خدا نکنه!»
گفتن:
- «چرا؟!»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,979
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #77
گفتم:
- «آخه دشمن‌هام‌ یه روزی بهترین دوست‌هام‌ بودن...!:)»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,979
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #78
و چقدر بد است که خاطره های خوب گذشته با دوستانت، روزی برایت تبدیل به حسرت شوند!
 

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,979
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #79
از وقتی که فهمیدم چقدر تنها هستم و «ویران‌ شده» هستم و دوستانم‌ در واقع دشمنانم‌ هستند زندگی نکردم و دیگر شاد نبودم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,979
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #80
من دیگر مرده بودم، روحم مرده بود!
مرده هم که دیگر زندگی نمی‌کند، روزها گذشتن و من فقط از روزهایم‌ گذشتم و روزها‌ را شب کردم و بعد شب‌ها را روز کردم...!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا