مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[Soran]

یک نفس بی هیچ باکی نام تورا می خوانم
هان ! که خنده هایم را از آن تو می دانم

ما از آن روز که گفتی برو سر گردانیم
منتی ده فرجی کن که همه حیرانیم

 

[atash.r]

ما ز ازل تا به کنون یاد کنان شکر کنون
چرخ این چرحه خالی ز معبود و چنون
چون ملائک همه سر سجده کنون می چرخیم

 

[roro nei30]

ما ز ازل تا به کنون یاد کنان شکر کنون
چرخ این چرحه خالی ز معبود و چنون
چون ملائک همه سر سجده کنون می چرخیم

ما ز حال و کنون خود با خبریم حرف نزن
ما خود سبب رسوایی خویشیم حرف نزن

 

[atash.r]

نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب امدی
زین کرم حالا چرا با این مدارا امدی

 

[roro nei30]

نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب امدی
زین کرم حالا چرا با این مدارا امدی

یک نفس گفتم تو، تویی
تو که گفتی من تو ام!
(معنی داره به قران یه بخشی از شعرمه باید کامل یاشه)

 

[atash.r]

من و این درد تنهایی را چه کار است
خوشبختی ام انگار برای من محال است

 

[sanam_gh_]

تخت باشدخیالت،ازآن من
دگردل نباشد،درنبودت عاشق من
مرادگریادی مکن زعشق
خودم‌خواهم،که‌این‌باشدسرنوشت!

 

[atash.r]

تا سحرگه بر در درگاه تو بنشسته ام
وز جدایی های بی مهر و نیاز بگرسته ام

 

[Es_shima]

مگر آن دم که بمیرم نفسی تازه کنم.
رهِ دیوار که بلند... فکرِ دروازه کنم

 

[atash.r]

می باش که تا جهان به کام است
مستانه بخور که می تمام است