مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[maryam_sh]

تو که آرایشت از دور هویدا باشد
تو بدان معنی این کار تمنا باشد
یعنی ای ه*رز دلان خوب ببینید مرا
من خود آراسته ام بهر شما

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[زینب میشی]

از میان خوب و بدهای کلان

تو برایم مانده بودی ای فغان

 

[زینب میشی]

ناله ها کردم نرو اینجا بمان
ای دریغا رفت تنها شدم صدها فغان

 

[AiLiN_R]

نــرو که بــدون تـو سختـ برآم
شبـــآی بدوت تــو تلــخ بــرام


​

 

[زینب میشی]

نــرو که بــدون تـو سختـ برآم
شبـــآی بدوت تــو تلــخ بــرام


​

شک دارم از خودتون باشه!
اینجا اشعار باید از خودتون باشه

مالک چشمان تو بی شک فقط من بودم
گر شبی بر دیگری بازش کنی نابودم

 

[atash.r]

م*س*ت*ه* دلم از خاطره از مردگی از فاصله
م*س*ت*ه* دلم از گریه های بی نصیب و باطله

 

[زینب میشی]

هر شب و هر روز فکر و ذکر من یارا تویی
در میان سینه عشق بی همتای من تنها تویی

 

[زینب میشی]

عاشق چشمانت شدم

دل به دریا زدم یاد اور صبح خیال انگیزت شدم

چه میدانی طلوع نورانی ان چشم روشن


دل بیتابم را بردی با ان نگاهت


گل کاشتی باغی پراز ستاره


اسیر گل های زیبای نگاهت شدم


بیهوده انکار نکن راز عاشقیت را


از چشمای مهتابی ات پیداست


من بیتابم در ان خاموشه خاموشم

قانون مشاعره اینه آخرین حرف از بیت آخر شعر قبل

باید با ی شروع میکردین

 

[زینب میشی]

نفهمیدم منظورتون رو

شروع شعرتون باید با حرف " ی " که آخر کلمه تویی از شعر قبل هست باشه نه با عین

 

[atash.r]

هر شب و هر روز فکر و ذکر من یارا تویی
در میان سینه عشق بی همتای من تنها تویی

یادم اید روز بدبختی و غم
در کنار هم چه ها میکردیم
دم درد و فکر و بدبختی و غم
همه با عشق سوا میکردیم