مشاعره مشاعره با اشعار شاعران

[MAHKAME _R]

دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد

پس من چگونه گویم این درد را دوا کن



در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز

هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد



دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند

خواجه ان است که باشد غم خدمتکارش

حافظ

 

[sara.gh]

شیرین دهان آن بت عیار بنگرید
در در میان لعل شکربار بنگرید
بستان عارضش که تماشاگه دلست
پرنرگس و بنفشه و گلنار بنگرید

 

[MAHKAME _R]

دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع

گرچه دربانی میخانه فراوان کردم



درازنای شب از چشم دردمندان پرس

تو قدر آب چه دانی که بر لب جویی

سعدی

 

[zahra99]

شمع بخواهد نشست بازنشین ای غلام
روی تو دیدن به صبح روز نماید تمام
مطرب یاران برفت ساقی مستان بخفت
شاهد ما برقرار مجلس ما بردوام

 

[sara.gh]

ما به تو پرداختیم خانه و هرچ اندر اوست
هر چه پسند شماست بر همه عالم حرام
خواهیم آزاد کن خواه قویتر ببند
مثل تو صیاد را کس نگریزد ز دام

 

[MAHKAME _R]

مي رسد روزي که شرط عاشقي دلدادگي ست
آن زمان، هر دل فقط يک بار عاشق مي شود
خليل ذکاوت

 

[zahra99]

ماه چنین کس ندید خوش سخن و کش خرام
ماه مبارک طلوع سرو قیامت قیام
سرو درآید ز پای گر تو بجنبی ز جای
ماه بیفتد به زیر گر تو برآیی به بام

 

[MAHKAME _R]

مي يابم از خود حسرتي باز از فراق کيست اين
آماده ي صد گريه ام از اشتياق کيست اين
وحشي بافقي

 

[Deniz78]

نا امیدم مکن از سابقه لطف ازل
تو پس پرده چه دانی که خوب است و که زشت

حافظ

 

[Strawberry]

تو شبی در انتظاری ننشسته‌ای چه دانی
که چه شب گذشت بر منتظران ناشکیبت