مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[مهدیه احمدی]

من در کنارت نباشم خدا که هست
در نبود من او دل آرام تو هست

تو در آن لحظه که نامت بردم ، به کجا میرفتی
من در آن ظلمت شب دست به دامان تو بودم که رفتی

 

[شرور]

تو در آن لحظه که نامت بردم ، به کجا میرفتی
من در آن ظلمت شب دست به دامان تو بودم که رفتی

یادم آمد آن شب به کجا رفتم
مریض بودم و در پی دوا رفتم

 

[مهدیه احمدی]

یادم آمد آن شب به کجا رفتم
مریض بودم و در پی دوا رفتم

مرا به دوای تو احتیاجی نیست
مرهم دلم دلت بود و بس

 

[..のnya20..]

سر من درد گرفت من دوایت نیستم؟
ت چرا پی دوای دیگر من دوایت نیستم؟

 

[مهدیه احمدی]

سر من درد گرفت من دوایت نیستم؟
ت چرا پی دوای دیگر من دوایت نیستم؟

من از آن لحظه که دنبال تو بودم
پی درمان دلم میگشتم
تو دوای دل پر درد دل من نبودی جانم
من به دنبال تو راه را اشتباه امده ام

 

[شرور]

سر من درد گرفت من دوایت نیستم؟
ت چرا پی دوای دیگر من دوایت نیستم؟

من ناخواسته به دردی گرفتار شدم
عشق آمد و رفت بیخودی خوار شدم

 

[شرور]

من از آن لحظه که دنبال تو بودم
پی درمان دلم میگشتم
تو دوای دل پر درد دل من نبودی جانم
من به دنبال تو راه را اشتباه امده ام

ماهی رو هروقت از آب بگیری تازه است
برو سر اغ یاری دیگر که تازه است

 

[..のnya20..]

من ناخواسته به دردی گرفتار شدم
عشق آمد و رفت بیخودی خوار شدم

من تو را تا آخر عمر نخواهم بخشید
تو قلبم را شکستی نخواهم بخشید
یعنی من بازیچه دست تو بودم؟
در آخرت می گویم نخواهم بخشید

 

[..のnya20..]

ماهی رو هروقت از آب بگیری تازه است
برو سر اغ یاری دیگر که تازه است

مرا شاخی در سر تازه رشد کرد
جای عشق تا چه حد هوس رشد کرد؟

 

[شرور]

مرا شاخی در سر تازه رشد کرد
جای عشق تا چه حد هوس رشد کرد؟

دختر همسایمون با نعلبکی
اومد زد درخونمونو الکی
نفهمیدم که چیزی میخواست
از مادرم یاکه داشت کلکی