مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[زینب میشی]

یک بار دلم م**س.ت ولای تو شدو گفت
یا حضرت مولا مرا مثل خودت کن

نادم نشوم باز خدایا خودت رحمی کن
من از این مهلکه بیرون بروم کاری کن

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Soran]

نادم نشوم باز خدایا خودت رحمی کن
من از این مهلکه بیرون بروم کاری کن

نی زار دلم پر شده از زاغ ولیکن
با مهر وجودت همه جا آدمک چوبی است یارم

 

[زینب میشی]

محبوب شدی وارث این قلب گرفتار شدی
مجنون شده ام زار شدم عاشق بی یار شدی

 

[Soran]

محبوب شدی وارث این قلب گرفتار شدی
مجنون شده ام زار شدم عاشق بی یار شدی

شدیو از اخرش برداری بهتر نمیشه؟!
یک روز دلم باز به آفاق سرک برد
در بهر همایون صفتی باز دلش برد

 

[a.jk]

دلم اسیر زلف تو شد،یارم
در آتش عشق تو گرفتارم

 

[Soran]

دلم اسیر زلف تو شد،یارم
در آتش عشق تو گرفتارم

من را نه اسیری بر دیوان غزل هااست
بی پرده تر از معنی این بیت مگر هست؟!

 

[a.jk]

تو بیایی و شوی آرام جانم
تو بیایی و دگر تنها نمانم

 

[زینب میشی]

شدیو از اخرش برداری بهتر نمیشه؟!
یک روز دلم باز به آفاق سرک برد
در بهر همایون صفتی باز دلش برد

یعنی بشه زار شدم عاشق بی یار؟

و شما هم : باز دلش مُرد بهتر میشه

تو بیایی و شوی آرام جانم
تو بیایی و دگر تنها نمانم

مرده بودم با تو باز زنده شدم
آمدی جانم رها از بند رسته شدم

 

[Soran]

یعنی بشه زار شدم عاشق بی یار؟

و شما هم : باز دلش مُرد بهتر میشه



مرده بودم با تو باز زنده شدم
آمدی جانم رها از بند رسته شدم

نه یعنی بشه
محبوب شدی وارث این قلب گرفتار
مجنون شده ام زار شدم عاشق بی یار


می روم من در بلندی های اهوازو یمن
سردهم آواز ای دلدار بی همتای من
تا تو هستی قلب من اینجاست ای یکتای من

 

[a.jk]

نتوانم که بگویم راز دل با همه کس
تو بیا ای همه کس تا به تو گویم رازم