مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[alinasserikhanik]

می ننوشیدم ولی م**س.ت نگاهش شده ام

دل ندادم دست او اما اسیرش شده ام

ماکوچه ی ایام شماییم ،همان جا
آنجا که دل وکوچه اسیرندبه مفاجا
در کوچه یتان آه شدم، پنجره بشکست
حالا که ورق پرشده ازباد به ناجا

 

[M.Fakher]

ای عشق ای عشق چه تو هستی و چه نیستی
اشک و درد و آه و افسوس و چرا است خدایا

 

[alinasserikhanik]

ماکوچه ی ایام شماییم ،همان جا
آنجا که دل وکوچه اسیرندبه مفاجا
در کوچه یتان آه شدم، پنجره بشکست
حالا که ورق پرشده ازباد به ناجا

ای عشق ای عشق چه تو هستی و چه نیستی
اشک و درد و آه و افسوس و چرا است خدایا

آرامش هر روز شما یید شما
آن درد به امروزشمایید شما
دردی که آرامش ماسایه ی آن
آن سایه بد سوز شمایید شما

 

[alinasserikhanik]

یاد بادا روزهای خط خطی های دلم
در سر بازار خودخواهی سراپا منزلم
گرکه آیی هر خط بشکسته معنا میشود
این همه دیوارعشقت تا ثریا می شود

 

[hadi]

درد ما درمان ندارد سیل طوفانی بود
هر که را بر جان رسد بی شک هویدا میکند

 

[alinasserikhanik]

درد ما درمان ندارد سیل طوفانی بود
هر که را بر جان رسد بی شک هویدا میکند

دریا شد غمگین به غروب و غم یاران
پیچیده به اشکم شده درنم نم باران

 

[زینب میشی]

نیست دردم کم بعد از تو عزیزم

این درد را کجا درمان کنم بی تو نازنینم

 

[تینا مسافر]

من تورا ندیده از فرط عشق میسوزم
چه شود گر که تورا ببیند این چشمانم!

 

[hadi]

من تورا ندیده از فرط عشق میسوزم
چه شود گر که تورا ببیند این چشمانم!

مرا به سخن مژده ده سخن شیرین
که تا شوم چو یکی گوش از سرم تا پا

 

[alinasserikhanik]

من تورا ندیده از فرط عشق میسوزم
چه شود گر که تورا ببیند این چشمانم!

من همه عشق توام لحظه بیمارکشان
کوه در نورتوام ،درشب دیدار کشان
تا بیایی قدمی بر دل من بگذاری
شب و بیمار دلم آه ام ،تیمارکشان