مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[Mohammad.r]

بگو که این مجنون تواست
بگو ای مجنون توکجا بودی ندیدمت
ای مجنونی که میگوینت تو مجنون چه شده ای
مرا مجنون ان کلمه احساسی های ترشکیت:)

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[زینب میشی]

بگو که این مجنون تواست
بگو ای مجنون توکجا بودی ندیدمت
ای مجنونی که میگوینت تو مجنون چه شده ای
مرا مجنون ان ب و س ل های ترشکیت:)

تا که او بود به بختم چه خوش بود مرا
هر قدم با نفس باد بهار خوش بودم

 

[زینب میشی]

مرحبا بر قدمش رفت و مرا یاد نکرد

این چنین شهره ی عام و رسوایم کرد

 

[Michel]

دل رسوا که نه از عشق کشد رسوایی
نیست شیدا و سرابیست گم و هرجایی

 

[زینب میشی]

دل رسوا که نه از عشق کشد رسوایی
نیست شیدا و سرابیست گم و هرجایی

یاد او بیچاره و پیرم کند
گر نباشد خاطرش از زندگی سیرم کند

 

[Soran]

یاد او بیچاره و پیرم کند
گر نباشد خاطراتش آوارم کند

دارمت دوست یقین دار که عاشق هستم
دوست با عشق تفاوت کُنَدش معشوقم

 

[زینب میشی]

دارمت دوست یقین دار که عاشق هستم
دوست با عشق تفاوت کُنَدش معشوقم

ماه من غره مشو شب دراز است اینجا
آسمان گر چه یکی و مه آن تک باشد

 

[Soran]

ماه من غره مشو شب دراز است اینجا
آسمان گر چه یکی و مه آن تک باشد

درد من با عشق مرحم می شود
مرحمم با دوست محکم می شود

 

[زینب میشی]

درد من با عشق مرحم می شود
مرحمم با دوست محکم می شود

دیده بودم روی او از خود چرا بیخود شدم؟
این چنین زار و پریشان دور از خود شدم !

 

[Soran]

دیده بودم روی او از خود چرا بیخود شدم؟
این چنین زار و پریشان دور از خود شدم !

من تو را مثل درختان بلوط گیلکی، در بلندی های گیلک خواستارم مهربان
من تو را همچون سراوان و مریوان خواستارم هم زبان