مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[..のnya20..]

یا خدا حتما نقشه ای خیالی به سر دارد
یا که رویای همسری تو را به سر دارد

دختر همسایمون با نعلبکی
اومد زد درخونمونو الکی
نفهمیدم که چیزی میخواست
از مادرم یاکه داشت کلکی

 

[AmirAdabi❆]

یا خدا حتما نقشه ای خیالی به سر دارد
یا که رویای همسری تو را به سر دارد

درد بی درمان گرفته
این دل معشوقه خواه
یک دلارام ندارید
که دل آرام کند؟!

 

[شرور]

دمی صبر تا شود پیدا دل ارامی
به صبحت کند دلآرامت به ارامی

 

[..のnya20..]

یا رب! ز من پرسی دل آرام کو؟
گر ندانی زدل خود من دانم دل آرام کو؟

 

[زینب میشی]

وای بر این دل کز چنگ من بیرون شد

عاشق عشق شد و از قفس سینه من بیرون شد

 

[AmirAdabi❆]

وای بر این دل کز چنگ من بیرون شد

عاشق عشق شد و از قفس سینه من بیرون شد

دوباره همنشین هم شدیم انگار من و تو،
بیا شعری بگیم،
تا کم کنیم دردی من و تو،
پر از ناگفته و پنهان مثه شاملو،
یا که مثه فروغ شعرای بی پرده ولی زیبا...

 

[AmirAdabi❆]

دوباره همنشین هم شدیم انگار من و تو،
بیا شعری بگیم،
تا کم کنیم دردی من و تو،
پر از ناگفته و پنهان مثه شاملو،
یا که مثه فروغ شعرای بی پرده ولی زیبا...

اسب آمد و با هیچ سواری،
زینب چو بدید او را، فریاد بپا شد...

 

[..のnya20..]

دوباره همنشین هم شدیم انگار من و تو،
بیا شعری بگیم،
تا کم کنیم دردی من و تو،
پر از ناگفته و پنهان مثه شاملو،
یا که مثه فروغ شعرای بی پرده ولی زیبا...

اگر بدوزی زمین و آسمان را
یا بچینی ستاره آسمان را
دگر بخشش و گذشت نتوانم کرد
ز تو دلگیر،دگر دل ندارد وسعت آسمان را

 

[زینب میشی]

از اینجا تا خرم آباد و دهلی
تو را دیدم ولی آخر نماندی

 

[..のnya20..]

یادم می آید بچه که بودم
فارق ز هر غم دنیا که بودم
عروسکی داشتم موهاش قشنگ
کنارم وقتی خواب که بودم

گاهی ناز ونوازشش می کردم
گاهی برایش درد ودل می کردم
گاهی به حرف خیالیش گوش می سپردم
گاهی برایش گریه زاری می کردم

یه صبح که بیدار شدم ز خواب
نگاهی به جای خالیش زیرتخت خواب
حاصل آن همه گشت گزار آخرش گریه زار
دیدنش بعد از آن فقط تو خواب

بعد این همه سال دلم براش تنگ شده
کاشکی بیاد بغلم دلم یه زره شده
دلم درد ودل گریه وزاری می خواد
عروسک قشنگم دنیا دلش تنگ شده